به قلم: پدرام وقایع نگار
طی ۲۳ فصلی که فوتبال ایران اسم لیگ حرفهای را با خود یدک میکشد، بارها عنوان شده که تنها تمایز لیگ برتر با قبل از آن تغییر شماره بازیکنان از فارسی به انگلیسی است و سطح فنی، مدیریتی، رسانه، هواداری و زیرساختی فوتبال ایران تغییری نکرده است.
البته شاید در برخی موارد شاهد پیشرفت حلزونی باشیم یا در برخی حوزهها اگر پیشرفتی نکرده باشیم، پسرفت هم نکردهایم، اما از نظر فرهنگ رفتاری پسرفت کردهایم، فقط کافیست نگاهی به فضای مجازی، رسانه باشگاهها و خبرگزاریها بیندازیم تا متوجه شویم باشگاهها از هیچ راه و روشی برای سرکوب رقیب دریغ نمیکنند و تنها به فکر صدور بیانیه پس از دعوا برای تخریب مواضع یکدیگر هستند. در واقع فوتبال ایران تبدیل به رستورانی شده که تنها غذایی که در آن طبخ میشود و میتوانید سفارش دهید «دعوا با بیانیه اضافه است» و در آشپزخانه آن تنها بیانیه باشگاهها، فدراسیون و کمیتههای آن علیه یکدیگر وجود دارد و البته گاهی دیده میشود مواردی چون دعوای پیشکسوتان به عنوان دورچین به آن اضافه میشود.
در حوزه مدیریت هم مدیران عامل باشگاهها به راحتی در مصاحبه با سایت باشگاه، خبرگزاریها و حتی برنامههای زنده از خجالت یکدیگر درمیآیند و به هر نحو که شده است طرف مقابل را از میدان رقابت خارج میکنند که در لیگ سال جاری بهترین ترفند برای به گوشه رینگ بردن رقبا محکوم کردن آنها به رعایت نکردن سقف بودجه بود.
همچنین مربیان هم تا میتوانند در مصاحبهها به یکدیگر میتازند و دیگری را به دلایل عجیبی چون «سقف بودجه برای آنها بیشتر است»، «او در حد من نیست»، «اشک تمساح میریزند» و… مقصر جلوه میدهند. از سوی دیگر بازیکنان نیز چه در میدان مسابقه و چه پس از آن از خجالت یکدیگر در یآیند، به گونهای که شاید اخراج در مسابقه هم آنها را از پای درنمیآورد و در میکسدزون ورزشگاه و سپس استوری اینستاگرام هم دست از تکاپو برنمیدارند؛ به نظر نمیرسد این اتفاق برای تعصب به تیم باشد و بیشتر جنبه تسویهحساب شخصی دارد.
ضمن اینکه مدیران رسانهای نیز قلمرویی برای خود دست و پا کردهاند، یکی سایت باشگاه را برای انتشار حرفهای خود انتخاب میکند، دیگری توئیتر را به آتش کشیده است و با هر پلک زدن یک توئیت منتشر میکند و دیگری در اینستاگرام فیلم اشتباهات داوری را که به قول خودش سرشان را بریدهاند، استوری میکند.
در حوزه هواداری اوضاع به شکل عجیبی وخیمتر است، چرا که هوادار در بیرون و داخل ورزشگاه، فضای مجازی، محل کار و محل زندگی برای بالاتر بردن تیم مورد علاقه خود هر اقدامی میکنند. بیشک شعار هواداران در ورزشگاهها را شنیدهاید، شعارهایی که نشئت گرفته از رفتارهای همان باشگاهها، مدیران، مربیان بازیکنان و مدیران رسانهای است و با کمی تأمل متوجه میشویم که تمام این درگیریها و حواشی به صورت خواسته یا ناخواسته به هوادار منتقل میشود و باروت اشتعالزای هواداران را بیشتر میکند.
بهطور طبیعی آنها هم که معذوریتهای باشگاه و دیگران را ندارند، چشمها را میبندند و دهان را باز میکنند تا با هر ناسزایی که میتوانند برای رقیب خود خط و نشان بکشند. وقتی وارد ورزشگاه میشویم اگر سنگ، پیچ یا صندلی به سرمان برخورد نکند، میتوانیم صدای مسخره کردن حریف تا فحاشی به عوامل تیم مقابل، فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و داورها را بهخوبی بشنویم؛ چرا که انگار که این شعارها نقل و نبات محفل روزانه هواداران است و بدون هیچ ابایی از دهان آنها خارج میشود.
به هر حال همین که چهار روز فوتبال ایران به استراحت میرود یا تعطیل میشود، وضعیت زیباتری از فوتبال را میبینیم، چرا که نه دعوا، نه ناسزا، نه بیانیه و نه توییتی حالمان را بدتر میکند. این همه روانشناس و جامعهشناس فوتبال در کشور داریم، اما دریغ از اینکه یکبار در یک برنامه تلویزیونی دعوت شوند، اما به جای آن تا دلتان بخواهد تریبون برای عاملان تنش باز است و همه آمادهاند تا به جان یکدیگر بیفتند.
در همین شرایط ما به پخش تکرار صحبتهای حمیدرضا صدر هم قانع هستیم تا کمی حالمان را بهتر کند، اما رسانهها در حال حاضر با همین درگیریها مخاطبان بیشتری جذب میکنند.